برای کرامت و خسرو – سيامک

برای کرامت و خسرو

چندان اشک که نه،

قطره‌های خون بر خاک تفته گریستیم

آنسان که خاک پذیرای فریادمان شد

وبیشه‌ی سکوت

در قامت رسای واژه‌ها شکست

و انسان بهانه‌ای برای ماندن یافت

و شانه‌های بستر

پیکر تیر باران عدالت را

همچنان

آرام و صبور می‌کشند

ما مانده‌ایم، و بیشه سکوت

ما مانده‌ایم انبوهی از خشونت

وشانه‌هایمان …………

جنوب و جنوب غرب – سیامک – دهم بهمن ماه هشتاد و نه

به یاد حماسه جاودان سیاهکل – سيامک

به یاد حماسه جاودان سیاهکل

اگر نگاهتان نبود

در پیچی

یا خم کوچه‌ای بن بست

می‌نشستم

و آرام

زیر بار سنگین سال‌های فاصله

به صدای شکستن استخوانهایم

گوش می‌دادم

اما نگاهتان؟! آری نگاهتان!!!

دست‌هایم آنقدر خسته‌اند

که توان گرفتن دست‌هایتان

و تصویرهایتان را

ندارم

برای همین

همیشه، برای همیشه

نگاهتان را

در گوش‌های باد بلند حادثه

فریاد خواهم زد

خواهم سرود

نگاهتان، آری نگاهتان.!

جنوب و جنوب غرب – سیامک – دهم بهمن هشتاد و نه